منتظرم تا بياي

فردا 23/2/93, روز سه شنبه, سالروز تولد امام شيعيان حضرت علي (ع) و روز پدره. چون روز مادرو تو وبم تبريك گفته بودم دلم نيومد روز پدرو تبريك نگم. باباجون تك تك روزهايي كه نبودي پرستشت كردم و تمام لحظه هايي كه در كنارم بودي و هستي بهت افتخار كردم, از اينكه هستي تا بهت تكيه كنم ازت ممنونم. اين راسته كه ميگن عشق اول هر دختر باباشه و تو عشق اول من بودي, هستي و خواهي بود. بابا جون خيلي دوستت دارم, روزت مبارك. و اما عشق من........ عشقي كه خودم انتخابش كردم و به عبارتي تنها كس و تنها دلخوشي تو زندگيه مشتركه. درسته گفتم عشق اول بابامه اما عشقي كه خودم برا يه عمر زندگي باهاش پيمان بستم فقط تويي عزيزم. با بهترينو عاشقانه ترين آرزوه...

به دلايلي كه زيادم جالب نيستن,‌ شايد اين آخرين پست باشه!!!!! نميتونم بيانشون كنم تا لحظه اي كه اون موضوع قطعي شه, اونوقت مينويسم كه چي شده و چرا پست آخره............ خيلي مضطربم, فقط از همه ميخوام دعا كنن هر چي خدا ميخواد همون بشه.............

از خدا پرسيدم: "اگر در سرنوشت ما همه چيز را از قبل نوشته اي, دعا كردن چه سودي دارد؟!" خداوند خنديد و گفت: "شايد در سرنوشتت نوشته باشم, هر چه دعا كرد؟!!!" پس بي حركت نمونيم به اين خيال كه همه چي تعيين شده و اتفاق ميوفته, بعضي چيزارو ما طراحي ميكنيم, با طرز فكرمون, با ضمير ناخودآگاهمون, با نيتمون, با قدرت بي انتهاي درونمون...... پس نيت هاي خوب داشته باشيم, فكراي خوب بكنيم تا سرنوشتمون رو خوبو زيبا طراحي كنيم. اين واقعيته كه ميگن به هر چي فكر كني برات پيش مياد. به هر چي دوس داريم با تمام وجود فكر كنيم, و چيزايي رو كه دوس نداريم از ذهنو سرنوشتمون پاك كنيم. فكر انسان به قدري قدرتمنده كه ميتونه هر كاري بكنه, يادمون ...

خدايا؛ نمي گويم دستم را بگير                     عمريست گرفته اي                                         مبادا رهايم كني !!!! خدا جون, خيلي داغونم, تنهام نذار, فقط همين.

سلام هم به فندقم هم به دوستاي مهربونم اصلا حالو حوصله ندارم! ميپرسين چرا؟! خوب عرض ميكنم... خيلي بده آدم هي پست بذاره مشكل پيش اومد, مشكل حل شد, پيش اومد, حل شد......  ااااااااه !!!!! آخه چي ميخوان از جونمون؟! نميگن خودمون هزارو يك جور مشكل داريم تو زندگي؟! اينام نمكدون گرفتن دستشون هي ميپاشن به اين زخماي كهنه و تازه ما !!!!! بابا ديوونه مون كردن  ! حالا هزار تا مشكل يه طرف اون هزارو يكمي يه طرف!!!! ديروز يعني 10/2/93 , دورو بر ساعت 9:15 , از دفتر مركزي اداره زنگ زدن كه از امور اداري چند نفرو خواستن كه منم تو ليست هستم و بايد برم اونجا, تقريبا فهميدم چي شده, بازم جريان تعديلو اخراجو اين حرفا بود. رفتيم نشستيم آقايون فرمايشاتشون...

تو وبلاگ یکی از دوستای عزیزم به اسم پرنیان جون مطلبی دیدم, رفتم دنبالش واقعا متاسف شدم. عجب آدمای نفهمی قاطیه خلقت خدا شدن! به امام عزیزمون امام علی النقی (ع) توهین کردن اونم با عکس های زشتو زننده که حتی لایق یه انسان عادی نیست,‌ متاسفم برا مخلوقاتي كه اسم آدم رو دارن به ناحق به دوش ميكشن, آدمي كه خدا از وجود پاك خودش در اون دميده, متاسفم برا كسايي كه با اهانت به ديگران و اعتقاداشون لذت ميبرن, با مسخره كردن انسان هاي ديگه شاد ميشن, وقتي تو كشورهاي ديگه به امام مون, به اعتقادمون اهانت ميشه اعصابمون خراب ميشه حالا ببين كار به كجا رسيده تو كشور خودمون همين كارو انجام دادن اونم چي اونا يه كاريكاتور كشيده بودن تو اون صفحه كه باز شد كل صفحه ك...